معنی قلم زدن، کندن، حکاکی کردن، گراور کردن، مجسمه سازی , کردن، نشاندن، جایگیر کردن, معنی قلم زدن، کندن، حکاکی کردن، گراور کردن، مجسمه سازی پ کردن، نشاندن، جایگیر کردن, معنی rgk xbj، ljbj، plاld lcbj، ;cاmc lcbj، k[ski sاxd , lcbj، jaاjbj، [اd;dc lcbj, معنی اصطلاح قلم زدن، کندن، حکاکی کردن، گراور کردن، مجسمه سازی , کردن، نشاندن، جایگیر کردن, معادل قلم زدن، کندن، حکاکی کردن، گراور کردن، مجسمه سازی , کردن، نشاندن، جایگیر کردن, قلم زدن، کندن، حکاکی کردن، گراور کردن، مجسمه سازی , کردن، نشاندن، جایگیر کردن چی میشه؟, قلم زدن، کندن، حکاکی کردن، گراور کردن، مجسمه سازی , کردن، نشاندن، جایگیر کردن یعنی چی؟, قلم زدن، کندن، حکاکی کردن، گراور کردن، مجسمه سازی , کردن، نشاندن، جایگیر کردن synonym, قلم زدن، کندن، حکاکی کردن، گراور کردن، مجسمه سازی , کردن، نشاندن، جایگیر کردن definition,